11 آبان 1402 - 07:57

پایگاه رهنما:

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز پنجشنبه ۱۱ آبان

شک نکنید پیروزی غزه قطعی است!

دکتر محمدحسین محترم
۱- برنامه اصلی آمریکا براندازی جمهوری اسلامی و نابودی ایران بوده و هست، اما بعد از اینکه فهمید نمی‌تواند و ایران هر روز قدرتمندتر می‌شود، به این نتیجه رسید که بازوهای مقاومت را ریشه‌کن کند. اول در سال ۸۵ (۲۰۰۶م) به کمک سگ دست پرورده خود- رژیم صهیونیستی- به سراغ حزب‌الله رفت، اما شکست مفتضحانه‌ای خوردند و حزب‌الله قوی‌تر از گذشته به سد محکمی در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. بعد در سال ۹۲ (۲۰۱۳م) با ایجاد داعش به سراغ دو کشور در خط مقدم مقاومت‌، یعنی عراق و سوریه رفتند‌، اما مقاومت عراق به یک نیروی سیاسی- نظامی منسجم در ساختار حاکمیت عراق تبدیل شد و بشار اسد که داعش به پشت کاخ ریاست جمهوری‌اش رسیده بود، مقتدرانه ماند و شهید سلیمانی پایان گروه تکفیری آمریکایی داعش را اعلام کرد و این دو کشور همچنان در خط مقدم مقاومت ایستاده‌اند. آمریکا بعد از شکست در عراق و سوریه در سال ۹۴(۲۰۱۵م) با کمک عربستان به سراغ انصارالله یمن رفت، اما نتوانستند یمن را شکست بدهند و اکنون عربستان به سوی ایران برگشته و انصارالله به یک ارتش کارکشته و مقاوم تبدیل شده که جبهه جدیدی در مقابل رژیم صهیونیستی باز کرده است. حالا آمریکا با تقلیل هدف خود‌، باز به وسیله رژیم صهیونیستی امتحان پس داده در جنگ ۳۳ روزه‌، به سراغ حماسِ رفتند که به فضل خدا حماس نیز مقتدرانه‌تر از گذشته در مقابل آنها خواهد ایستاد و در نهایت همه گروههای مقاومت به کمک هم، نابودی رژیم صهیونیستی را که آغاز شده، رقم خواهند زد. به فرمایش رهبری «در این قضیه غزه و در قضایای بعدی قطعا فلسطین پیروز خواهد شد... ». پنج نکته مهم اینکه اولا در همه این موارد تلاش کردند در هفته‌های اول با فضا‌سازی و جنگ رسانه‌ای و پروپاگاندا و حجم عظیم بمباران‌ها و کشتار مردم، جبهه مقاومت را مرعوب و افکارعمومی و ملت‌ها را دچار شک و تردید کنند تا شاید بتوانند به اهداف خود برسند‌، اما با به میدان آوردن تمام توان سیاسی– اطلاعاتی– نظامی– رسانه‌ای خود و هزینه میلیاردها دلار نتوانستند. ثانیا همین روند تقلیل اهداف که از ایران بزرگ به حماس محاصره در یک وجب خاک رسیدند‌، به خوبی درست بودن این فرمایش رهبری را نشان می‌دهد که «افول آمریکا اتفاق افتاده و آمریکای امروز ضعیف‌تر از هر زمان دیگری است». ثالثا آمریکا که در قضیه فلسطین فریبکارانه خود را به عنوان میانجی بیطرف مطرح و دهها طرح سازش از کمپ دیوید و اسلو و... را بر ملت فلسطین تحمیل کرده بود، در انتهای این روند اکنون مجبور شد نقاب از چهره بردارد و با رسوا کردن خود، با وقاحت‌بارترین شکل خود را یک طرف جنگ اعلام کند! موضوعی که جمهوری اسلامی بیش از ۴۰سال آن را به جهان تذکر و توجه می‌داد که «آمریکا شیطان بزرگ است و نمی‌توان به او اعتماد کرد و به هیچ قول و وعده‌ای پایبند نیست و دروغ می‌گوید که طرفدار حقوق بشر است»!. اکنون درستی یکی دیگر از هشدارهای رهبرمعظم انقلاب به عینیت در مقابل چشم جهانیان آشکار شد که فرمودند«در قضیه فلسطین، آمریکا شریک جرم قطعی جنایتکاران است. در این جنایات، دست آمریکا تا مرفق در خون مظلومان و کودکان و بیماران، داخل شده و آلوده است».رابعا مهم‌تر اینکه همه تردیدها را برطرف کرد و این سخن رهبرمعظم انقلاب را حتی برای غافلین و مسامحه‌کاران و سازشکاران عالم به اثبات رساند که تنها راه در مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی‌، مقاومت است و دنیای آینده دنیای موشک و مقاومت است نه دنیای مذاکره و سازش! و «دنیای آینده دنیای فلسطین است نه دنیای رژیم صهیونیستی». خامسا اکنون حجت برهمگان برای ایستادن در مقابل رژیم صهیونیستی و کمک به مردم مظلوم غزه و فلسطین به هر نحو ممکن تمام شده است.
 ۲- اما داستان جنگ کنونی غزه از جهات مختلفی شباهت‌های فراوانی به جنگ ۳۳ روزه لبنان دارد، چه از لحاظ برنامه‌ریزی آمریکا و جنایات اسرائیل و چه از لحاظ عملکرد نیروهای مقاومت حماس و الطاف خفیه الهی. بازخوانی پیام رهبر معظم انقلاب به حزب‌الله در روز دهم جنگ، به خوبی شباهت‌ها با جنگ غزه را ترسیم می‌کند. در جنگ ۳۳روزه علیه لبنان که هدف و برنامه‌ریزی آمریکا و رژیم صهیونیستی نابودی کامل و ریشه‌کنی حزب‌الله بود، رهبر معظم انقلاب در پیامی که توسط شهید سلیمانی برای سید حسن نصرالله فرستادند، فرمودند«این‌، جنگ احزاب است و سخت خواهد بود، اما با توکل بر خدا و پایداری، نگران نباشید و حزب‌الله پیروز و به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل می‌شود». ایشان سپس در این پیام در تحلیل شرایط گفتند«از اطلاعات موجود چنین بر می‌آید که آمریکا و رژیم صهیونیستی با استفاده از عنصر غافلگیری می‌خواستند این جنگ را علیه شما آغاز کنند، اما وقتی شما دو نظامی را در عمق سرزمین‌های اشغالی به اسارت گرفتید، آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها پیش از اینکه از لحاظ نیرو و تجهیزات برای این جنگ آماده ‌باشند، آن را آغاز کردند و عنصر غافلگیر کردن شما را از دست دادند و به ‌این ‌ترتیب خداوند متعال طرحی که بسیار بزرگ‌تر از اوضاع کنونی بود، را از شما و از لبنان و کل منطقه دور کرد و این از الطاف خفیه الهی بود». ایشان با بیان اینکه «جنگ به علت اسارت دو نظامی انجام نشد، بلکه یک پروژه آماده شده بود»، تصریح کردند«برنامه آنها این بود که نیروی هوایی اسرائیل نقاط متعدد در لبنان را بمباران و بعد عملیات زمینی را آغاز و بخشی از جنوب لبنان را اشغال کنند، چرا که آنها می‌خواهند مردم را از شما دور کنند و سپس در شهرهای مختلف به شما حمله کرده و روند از بین بردن حزب‌الله را کامل نمایند».رهبر معظم انقلاب در ادامه پیام خود تاکید کردند«شما در دنیا اسطوره شدید، باید بایستید و به دنیا ثابت کنید که محاسبات آمریکا و اسرائیل اشتباه بود. جنگ شما جنگ سرنوشت‌ساز است، که شبیه جنگ خندق است، در آن زمان هم جان‌ها به لب آمده بود. اما خداوند متعال بعد از پایداری و صبر مؤمنان، آنها را پیروز کرد». امام خامنه‌ای در پایان پیام خود خطاب به سیدحسن نصرالله فرمودند«ما با شما هستیم و در همه حال از شما حمایت خواهیم کرد، نگران نباشید، مهم این است که صبر کنید و بایستید. به قدرتی تبدیل خواهید شد که هیچ نیرویی نمی‌تواند در برابر آن بایستد».
 ۳-اکنون نیز در جنگ غزه آنچه که از قرائن و شواهد به دست می‌آید، اولا آمریکا و اسرائیل سناریوی حمله غافلگیرانه و گسترده‌ای برای نابودی حماس کشیده بودند. ثانیا با عملیات پیشدستانه مقاومتِ حماس آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها غافلگیر شدند و عنصر غافلگیر کردن حماس از آنها گرفته شد. ثانیا جنگ به علت حمله حماس نبود بلکه یک پروژه برنامه‌ریزی شده بود که صهیونیست‌ها به علت غافلگیر شدن، دیوانه‌وار و مستاصل به کشتار مردم و کودکان روی آوردند. رابعا این جنگ هم مثل جنگ احزاب بسیار سخت خواهد بود، آن گونه که تاکنون نشان داده شده و جان‌های فلسطینی به لب آمده و خشم ملت‌ها در حال فوران است. خامسا دشمن جنایتکار تلاش دارد با بمباران‌های حجیم و کشتار مردم بی‌دفاع و فضا‌سازی و پروپاگاندای رسانه‌ای، مردم را از حماس دور و افکار عمومی را منفعل کند که در هر دو موضوع شکست خورد، یعنی هم مقاومت مردم غزه در حمایت از حماس بیشتر شده و هم با موج انتفاضه جهانی و حمایت‌های گسترده‌ای از مقاومت روبه‌رو شدند. سادسا با توکل بر خدا و پایداری جبهه مقاومت، یقینا حماس به پیروزی کامل می‌رسد و به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل خواهد شد. لذا اولا همان گونه که رهبر معظم انقلاب در جنگ۳۳ روزه لبنان فرمودند و همان شد و حزب‌الله قوی‌تر از گذشته ماند، اکنون نیز حماس قوی‌تر از گذشته پیروز خواهد شد.ثانیا باید تأمل و تأخیر در پاسخ‌های سخت‌تر به اسرائیل را به حساب آماده شدن افکارعمومی جهان برای نبردی سرنوشت‌ساز تلقی کرد که به گفته سید مقاومت حسن نصرالله در دیدار با امیرعبداللهیان «همه سناریوها آماده روی میز است» و باید دانست به فرمایش رهبری «برتری در جنگ به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و ‌تانک نیست، به قدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه با عقل و تدبیر است». ثالثا باید دانست کشتار مردم و کودکان و ریختن شش تن بمب فقط روی یک ساختمان بی‌دفاع نشانه قدرت و پیروزی اسرائیل نیست بلکه چون ناتوان در جنگیدن است، تنها حربه‌اش کشتن بیشتر برای القای برتری است و نباید با جنایت بیشتر اسرائیل ناامید شد و ترسید. در حقیقت این جنگ «جنگ از سر استیصال با کودکان» است! ناتوانی رژیم صهیونیستی آن قدر هویدا و آشکار شده و ناقوس نابودی اسرائیل آن قدر نزدیک شده که آمریکا مجبور شده رهبری عملیات علیه غزه را به فرمانده سنتکام بسپارد و خود را یک طرف جنگ اعلام کند. رابعا جنگ غزه یک شباهتی هم با جنگ داعش در عراق و سوریه دارد و آن اینکه بر فرض اگر اسرائیل بتواند تمام غزه را هم اشغال کند، اول آسیب‌پذیری اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها بیشتر می‌شود و دوم گروههای مقاومت مردمی مثل فاطمیون و حسینیون و زینبیون شکل خواهد گرفت و آزادی فلسطین زودتر از آنچه متصور است، رقم خواهد خورد و آن گونه که شهید سلیمانی پایان حکومت داعش را اعلام کرد، ان‌شاءالله دور از انتظار نیست که سردار قاآنی پایان حکومت رژیم جعلی صهیونیستی را اعلام کند.
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز پنجشنبه ۱۱ آبان
 
چرا امریکا با ایران دشمنی می‌کند؟
حمیدرضا شاه‌نظری

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دیروز دانش‌آموزان و دانشجویان به دروغ بزرگی اشاره کردند که امریکایی‌ها و پیاده‌نظام داخلی و خارجی رسانه‌ای و سیاسی آن به عنوان دلیل دشمنی با ملت ایران اعلام می‌کنند و آن هم مسئله تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ است. روشن است که این دروغ بزرگ برای قلب حقایق تاریخی و پنهان کردن دشمنی ذاتی امریکا با ایران و توجیه دشمنی‌هایی که در حق ملت بزرگ ایران انجام شده، گفته می‌شود.
اگر به تاریخ نگاه کنیم ایران همواره به عنوان یک قدرت بزرگ در طول تاریخ حضور داشته است. البته این قدرت تاریخی نه صرفاً مبتنی بر یک قدرت نظامی بلکه ناشی از غنای زیاد فرهنگی و پیشرو بودن در علم، فرهنگ و ادب بوده که توانسته حتی مهاجمان به این سرزمین را در فرهنگ خود هضم کند. در واقع قدرت ایران ناشی از یک عقبه تمدنی بزرگ بوده که با ورود اسلام به خصوص مکتب اهل بیت علیهم‌السلام به شکوفایی بیشتر رسیده و توانست برای سال‌ها به عنوان یک قدرت فرهنگی بزرگ نقش‌آفرین باشد. ولی این وضعیت با ظهور حاکمان نالایق و نفوذ و توطئه قدرت‌های غربی دچار افول شده و ایران را در مسیر ضعف قرار داد. مقطع آغاز حضور امریکایی‌ها در ایران دقیقاً در عصری بود که قدرت ضدایرانی انگلیس که نقش اساسی در تجزیه ایران و جدا شدن بخش‌هایی از کشور و تضعیف قدرت ملی ایران داشت، دچار ضعف شده بود و امریکایی‌ها تلاش کردند تا جای آن را بگیرند. در واقع امریکایی‌ها وارث و جایگزین یک قدرت سلطه‌گر بودند که ضربات جبران‌ناپذیری به ایران و ایرانی‌ها زده بود و دقیقاً از همان روز اول هم به لوازم این وراثت پایبند بودند و شروع به ضربه زدن به ایران نمودند.
کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی حکومت قانونی وقت و استقرار دولت دست‌نشانده و استبداد بی‌سابقه بعد از آن، تأسیس ساواک که ماحصل تشریک مساعی مشترک سازمان سیا و موساد برای سرکوب مردم ایران و پیشبرد اهداف نظام سلطه امریکایی بود، حادثه ۱۶ آذر و قربانی کردن سه دانشجوی معترض در پای ریچارد نیکسون معاون وقت رئیس‌جمهور امریکا، حمایت از رژیم صدام و تشویق این ملعون برای حمله به ایران و تجهیز ارتش بعثی عراق به انواع تسلیحات متعارف و شیمیایی برای ضربه به ملت ایران، حمله به هواپیمای مسافربری ایران و اعطای مدال شجاعت به فرمانده ناو شلیک کننده موشک، حمایت از جریانات ضدایرانی و تجزیه‌طلب، حمایت از گروهک منافقین و جنایات ضدبشری آن در کشتار مردم عادی و مسئولان ایرانی، تحریم بی‌سابقه ملت ایران اعم از تحریم‌های ضدانسانی دارویی و تحریم‌های اقتصادی و تلاش برای نابودی تجارت و اقتصاد ایران، ترور دانشمندان هسته‌ای، طراحی و تأسیس جریانات تروریستی تکفیری همچون داعش و هدایت آن‌ها به سمت دشمنی با ایران و شیعیان، ترور سردار پرافتخار ایرانی که از جمله محبوب‌ترین شخصیت‌های ایرانی بود و صد‌ها و هزاران مورد از این دست اقدامات، بخشی از سیاهه‌ای است که قدمت و عمق دشمنی امریکا با ملت ایران و موجودیت ایران را نشان می‌دهد.
امریکایی‌ها از ابتدای حضور در ایران، فعالیت خود را بر محور به دست گرفتن قدرت سیاسی آغاز کردند و از این رو بود که با یک کودتا و سپس ایجاد یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی وابسته تلاش کردند زمام امور را به دست گیرند.
انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ضربه بسیار بزرگ و دردناکی به امریکایی‌ها بود که تاکنون نه تنها التیام پیدا نکرده بلکه روز به روز شدت و عمق آن بیشتر خود را نشان داده است. در واقع این انقلاب، خیزش تمدنی ملت ایران و آغاز بیداری مسلمانان برای رهایی از قرن‌ها سلطه بود و این بهترین انگیزه را برای افزایش دشمنی‌های امریکا با ایران و ایرانی‌ها فراهم کرد. کوتاه شدن دست امریکایی‌ها از ایران و اخراج بیش از ۶۰ هزار مستشار امریکایی و غربی که وظیفه غارت و چپاول ثروت، نفت و معادن ارزشمند ایران و تداوم نفوذ در ساختار حاکمیتی و سیاسی را بر عهده داشتند، از دست رفتن یکی از پایگاه‌های اصلی امریکایی‌ها در منطقه و از همه مهم‌تر بیدار شدن اسلام سیاسی و انقلابی ضداستکبار در منطقه که نشان از آینده‌ای مبهم برای تداوم سلطه امریکایی‌ها در منطقه را می‌داد، ضربه‌ای عمیق بود که امریکایی‌ها دریافت کرده بودند.
عمق این ضربه به حدی بود که حتی استقرار دولتی خوش‌بین به غرب در ایران به فاصله سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ که رئیس آن، کدخدایی امریکا را نیز پذیرفته و مدعی بود با رویکردی خوش‌بینانه و تعامل‌گرایانه و با دادن امتیازات متعدد می‌توان بخشی از مشکلات فیمابین را حل و قدری از تحریم‌ها و فشار‌ها را کاست نیز نتوانست تغییری ایجاد کند و مدعیان تعامل و خوش‌بینی به امریکا را مایه عبرت تاریخی ایرانیان کرد!
اگر در ماهیت امریکا دقیق شویم و درباره شکل‌گیری آن مطالعه نماییم برایمان روشن می‌شود که امریکا نه یک کشور تاریخی و دارای تمدن انسانی و فرهنگی باسابقه، بلکه یک کشور برساخته به دست اروپایی‌های بربر و استقرار یافته بر دریایی از خون بومیان امریکا و سیاهان آفریقا است که ماهیت و ذات آن با کشتار، ظلم و تجاوز عجین شده و امروز ماحصل همه پلیدی‌ها و پلشتی‌های انسانی را نمایندگی می‌کند که یک نمونه آن حمایت و تأمین کردن بمب برای کشتار هزاران انسان بیگناه و مظلوم فلسطینی و هزاران کودک در غزه است. بسط فرهنگی مبتنی بر فساد و تباهی در جهان و تشکیل اقتصادی مبتنی بر غارت و فساد و دیپلماسی‌ای مبتنی بر قلدری و جنایت، آنچه امروز به عنوان امریکا شناخته می‌شود را ساخته است و طبیعی است که برساخته‌ای اینچنینی که ضد تمدن انسانی و ضد انسانیت است از کشوری که پرچمدار تمدن بشری بوده و از انقلابی که داعیه احیای تمدنی الهی- انسانی را دارد کینه داشته و دشمنی بورزد و برای توجیه این دشمنی، دروغی بزرگ بگوید و تسخیر سفارت را که اسناد آن نشان داد عملاً لانه جاسوسی و توطئه علیه ملت ایران بوده دلیل این دشمنی به شمار آورد

روزنامه جام جم

جنایات استثنایی و راه‌حل استثنایی
جعفر قنادباشی
جنایاتی را که این روز‌ها از سوی رژیم‌صهیونیستی در حال انجام است باید در ردیف فجیع‌ترین جنایات تاریخ قلمداد کرد، چراکه با نگاهی به تاریخ متوجه می‌شویم حتی در دوره خونخوارترین انسان‌ها ازجمله چنگیز‌ها و نرون‌ها که نام‌شان به وحشیگری مشهور است هیچ‌گاه این تعداد کودک و انسان بی‌گناه در این فاصله زمانی کوتاه از دم تیغ گذرانده نشده‌اند؛ بنابراین کودک‌کشی رژیم‌صهیونیستی در سه هفته گذشته را باید یک جنایت استثنایی در تاریخ دانست، همان‌طور که تخریب مناطق مسکونی آن‌هم به این حجم و در یک فاصله زمانی کوتاه، استثنایی است. همچنین به‌شهادت‌رساندن نزدیک به ۹۰۰۰ نفر و مجروح‌کردن بیش از ۲۰هزارنفر در حملاتی که به مناطق غیرنظامی اعم از بیمارستان و منازل مسکونی صورت می‌گیرد استثنایی است و اگر تصاویر آن منتشر نمی‌شد باور این حجم از جنایت سازمان‌یافته کاری دشوار بود. نکته اینجاست که صهیونیست‌ها بر جنایات‌شان اصرار هم دارند و این درحالی‌است که تمام قوانین بین‌المللی را زیر پا گذاشته‌اند. اگر به گذشته و جنایاتی که در دوره‌های مختلف انجام شده است نگاه کنیم، می‌بینیم که در آن مقاطع و حتی در زمان بمباران اتمی هیروشیما، هیچ‌گاه نهاد‌ها و سازمان‌های بین‌المللی و قوانین و کنوانسیون‌های جهانی به گستردگی امروز نبوده‌اند. در چنین شرایطی مدعیان طرفداری از انسان و انسانیت که مدام از وجود قوانین بین‌المللی و ضرورت حمایت از جان انسان‌ها می‌گویند نه‌تن‌ها در مقابل جنایات صهیونیست‌ها سکوت کرده‌اند که با تمام توان از آن حمایت می‌کنند.
در گذشته و در طول تاریخ، معمولا کشور‌ها سعی می‌کردند در مقابل جنایتکاران بایستند یا این‌که حداقل حساب خود را از آن‌ها جدا کنند. اگر هم حمایتی از آن‌ها صورت می‌گرفت حداقل به‌صورت غیرعلنی و مخفیانه بود، اما اکنون شاهدیم که چند دولت خاص با سابقه استعماری با تمام توان و به‌صورت علنی از جنایات صهیونیست‌ها حمایت می‌کنند و این واقعا بهت‌آور است و حتی در آینده کسانی که تاریخ این‌روز‌ها را مرور کنند قطعا از این اقدام دولت‌های مدعی در حمایت از جنایات صهیونیست‌ها حیرت‌زده خواهند شد. همه این‌ها استثنا‌هایی است که ما در شرایط فعلی با آن روبه‌رو هستیم و هیچ‌گاه در گذشته چنین موارد عجیب و غیرقابل‌باوری را با این حجم مشاهده نکرده‌ایم؛ بنابراین طبیعی است که انسان‌های خردمند و متعهد که اکنون به‌دنبال یافتن راهی برای پایان این جنایات هستند باید به‌دنبال یافتن راهی استثنایی باشند. در این میان، سرعت‌عمل در پایان‌دادن به این جنایات، مسأله اصلی است و این همان چیزی است که جمهوری اسلامی ایران به‌دنبال آن است و بر توقف هرچه‌سریع‌تر جنایات رژیم‌صهیونیستی تاکید دارد و از طریق گفتگو با سایر کشور‌ها در این زمینه تلاش می‌کند. در اقصی‌نقاط جهان و در کشور‌های مختلف نیز مردم آزاده، فریاد حمایت از مردم مظلوم فلسطین را سر می‌دهند و خواستار توقف جنایات رژیم‌صهیونیستی به هر طریق ممکن و حتی از روش‌های قهرآمیز هستند. این موضوعی طبیعی است و وقتی یک رژیم جنایتکار در طول تاریخ نشان داده که چیزی جز حرف زور نمی‌فهمد در مقابل چاره‌ای جز شیوه‌های نظامی نیست. این یک خواسته بین‌المللی است که سر اژد‌ها کوبیده شود و تبهکاران، محاکمه و مجازات شوند. 
عناوین اخبار روزنامه شرق در روز پنجشنبه ۱۱ آبان

بیگانگی حوزه شهرسازی از منفعت عمومی

ترانه یلدا
چند روز پیش یک کلیپ کوتاه از قطب‌‌الدین صادقی کارگردان شهیر تئاتر کشورمان دیدم که تحسین مرا نسبت به او دو‌چندان کرد. او که فعال و پرکارست و «عروسی خون» لورکا را تا 10 آبان بر صحنه اجرا می‌کند، در این فرصت کوتاه چنان حرف زد که من به‌عنوان یک شهرساز قدیمی خجالت کشیدم. حس کردم ما در حوزه شهرسازی رشته کار از دستمان در رفته است و کسانی که در این زمینه مسئول‌اند، یا وظایف خود را به درستی نمی‌دانند‌ یا اگر می‌دانند به هزار بهانه به آن عمل نمی‌کنند و در عوض به حرکاتی دامن می‌زنند یا کسانی را به فعالیت و ساخت‌وساز انبوه تشویق می‌کنند که کوچک‌ترین ایده‌ای از منفعت عمومی و الزامات زندگی در شهرها ندارند. هر روز از ندانم‌کاری‌هایی مثل ساخت‌وساز در بالادست باغ گیاه‌شناسی که قطعا به نابودی آن خواهد انجامید، خبرهایی زیر چشم‌مان می‌آید. هر روز تعدادی بنای ارزشمند میراثی تخریب می‌شود. هر روز هوای آلوده و تهدیدهای دیگر محیط‌زیستی مرگ را هشدار می‌دهند و ما توجه نمی‌کنیم. هر روز ساعت‌ها در ترافیک عذاب می‌کشیم و باز به راه چاره نمی‌اندیشیم... . البته امروز فقط به یک نمونه، یعنی بخش‌نامه مربوط به مصوبه 666 کمیسیون ماده 5 اشاره می‌کنم. قطب‌الدین صادقی می‌گفت: «اولین چیزی که برمی‌گردد به مسئله عمل، چیزی است که فرانسوی‌ها آن را «رفتارهای جمعی» می‌نامند. ما بعضی از رفتارهای جمعی‌مان ضدفرهنگی است. ماشین میلیاردی می‌خریم اما هفته به هفته پیراهن‌مان را عوض نمی‌کنیم. زن و بچه‌مان را کتک می‌زنیم... زیردستان‌مان را تحقیر و حذف می‌کنیم. در رانندگی مدارا نداریم. با همسایه مهربان نیستیم... اینها رفتارهای جمعی ماست!». او با استادی تئاترال چنین ادامه می‌دهد: «دومین نشانه فرهنگ بهداشت است و بهداشت قبل از هر چیز آب است! اصلا آبادانی از آب است. مصرف روزانه یک تهرانی برای همه کارش 250 لیتر در روز است. اما میزان مصرف سرانه یک زاهدانی سه لیتر در روز است!» و با هیجان و عصبیتی دلنشین صدایش را بالا می‌برد: «شما نمی‌توانید با مصرف روزانه سه لیتر فرهنگ داشته باشید! در کوچه به کوچه زاهدان بر سر خرید آب از تانکرها جنگ است!». می‌گوید: «سومینش ورزش است! ما با سلامت تن بیگانه‌ایم! فضای سرانه ورزشی برای اروپایی‌ها که 450 میلیون نفر جمعیت دارند، 16 و نیم متر است. یعنی هر فرد اروپایی ۱۶ و نیم مترمربع فضای ورزشی دارد. اما در ایران این رقم یک‌ونیم سانتی‌مترمربع است!». 

می‌گوید که شرمش می‌آید... و تازه ورزش‌هایی که بلدیم بیشتر تک‌نفره و مشت و لگد و این چیزهاست؛ درحالی‌که زیربنای ورزش اروپا دو‌و‌میدانی است! در هلند با 15 میلیون جمعیت، 11 میلیون دوچرخه دارند و‌...

ناگفته پیداست که دولت و شهرداری‌ها در تأمین سرانه‌های خدمات شهری خوب عمل نکرده‌اند. اما وقتی در کنار این کمبودها و کم‌کاری‌ها به مصوبه ۶۶۶ کمیسیون ماده ۵ نگاهی می‌اندازیم، مشاهده می‌کنیم که برخی از اقدامات شهرداری، اگرچه شهردار تهران آن را قانونی می‌داند، اما به گفته کارشناسان شهری آثار مخرب گسترده‌ای بر شهر تهران به لحاظ تأمین خدمات خواهد داشت. درواقع، این مصوبه به بیان ساده، امکان افزایش طبقات در اراضی نسبتا درشت‌دانه شهر را با سهل‌گیرانه‌کردن اعمال شرط عرض گذر بر تعداد طبقات (و نقض بخش‌نامه‌های ملاک عمل ۱۰‌ساله شهر تهران) فراهم می‌کند.

اگرچه این مصوبه به ادعای تهیه‌کنندگان آن می‌تواند حدود 62 هزار واحد و نزدیک به حدود 187 هزار نفر جمعیت به شهر تهران اضافه کند، (که فقط در خصوص الزام تأمین فضاهای آموزشیِ برای این جمعیت، طبق ماده 4 «قانون تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی وزارت آموزش‌و‌پرورش و تبصره‌‌های آن» (ابلاغی سال 1399 مجلس شورای اسلامی)، تعداد قابل‌توجهی مدرسه جدید باید ساخته شود، اما طبق محاسبات کارشناسان شورای شهر تهران این مصوبه حدود 240 هزار واحد مسکونی و جمعیتی بیش از 700هزار نفر را به تهران تحمیل می‌کند‌ که نیاز آموزشی آن معادل صدها مدرسه خواهد بود و عملا چگونگی رفع این نیاز عظیم در مصوبه مغفول مانده است. این در شرایطی است که وزارت آموزش‌و‌پرورش در تأمین سرانه‌های آموزشی فعلی و آتی با کمبودها و تنگناهای بسیاری دست‌به‌گریبان است و استطاعت تأمین نیاز آموزشی این واحدهای ناخوانده را ندارد. در اینجا از ذکر جزئیات فنی این بخش‌نامه خودداری می‌کنم‌ اما عقل سلیم حکم می‌کند که برای تنفس در بافت‌های مسکونی پرتراکم، به رسمیت شمردن ساختمان‌های هفت طبقه در کوچه‌های هشت‌متری فرسوده به وخامت اوضاع می‌افزاید. البته شورای شهر تهران هم در‌این‌باره تذکر لازم را داده و با شهرداری در این زمینه مکاتبه کرده است‌؛ اما بی‌نتیجه.

به اعتقاد کارشناسان حوزه شهری بند یک مصوبه 666 کمیسیون ماده 5 بدون درنظرگرفتن نقش قانونی شورای شهر تهران و نیز نقش قانونی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، مسیر تصویب، ابلاغ و عملیاتی‌سازی را نه فقط در بافت‌های فرسوده بلکه در کل پهنه‌های غالب شهر تهران، به‌سرعت طی کرده است.

این مصوبه نفی‌کننده هرگونه رابطه مستقیم میان افزایش تراکم و افزایش جمعیت و کاهش سرانه و آلودگی‌های شهری است و بسیاری از ملاحظات اساسی مانند نظم بصری شهر، نور، هوا، مدیریت بحران و ظرفیت و کیفیت زیست‌پذیری شهر را نادیده گرفته است.

قبلا نیز در همین ستون در باب مصلحت و منفعت عمومی گفته بودیم‌ اما هرچه بگوییم بازهم کم است. منفعت عمومی به اموری اشاره دارد که برای همه آحاد جامعه مفید است. حقوق و آزادی‌ها، محاکم قانونی، پلیس و آتش‌نشانی، جاده‌ها، مدارس دولتی، آب و برق و غذای سالم و منابع طبیعی همگی نمونه‌هایی از منفعت عمومی هستند. دکتر مرتضی جابری‌مقدم و همکارانش در دانشگاه تهران عقیده دارند که «منفعت عمومی یکی از زیربنایی‌ترین و مهم‌ترین موضوعات در حوزه شهرسازی است. اهمیت این موضوع به اندازه‌ای است که هیچ اقدام شهرسازی بدون داشتن توجیهی مبنی‌بر قرارگیری آن در راستای منفعت عمومی، به انجام نمی‌رسد؛ اما مسئله زمانی بروز می‌یابد که تلقی‌ها از اینکه منفعت عمومی چیست و از چه طریقی باید به دست آید، متفاوت می‌شود. در این شرایط تعیین اینکه کدام برنامه یا اقدام شهری در راستای منفعت عمومی است، بسیار دشوار می‌شود». از سوی دیگر مفهوم «مصلحت عمومی» باید در حوزه سیاسی نیز وارد شود تا جنبه حقوقی نیز پیدا کند و آنچه برای جامعه شهری تصمیم گرفته می‌شود، بتواند نزد عموم نیز مقبول بیفتد. یعنی «آنچه به مصالح عامه مربوط می‌شود، باید از سوی عامه نیز مورد تصویب قرار گیرد». متأسفانه این ملاحظات این روزها مغفول می‌مانند.

دیروز 31 اکتبر از سوی سازمان ملل #روز_جهانی_شهرها بود. امسال «تأمین مالی پایدار شهرها» در مرکز توجه این روز قرار دارد. مقررات کافی برای تأمین مالی و توسعه زیرساخت‌ها و تلاش برای تمرکززدایی از مسئولیت‌های دولتی، از جمله اهداف این روز است. چه خوب است به این اهداف توجه کنیم و بگذاریم همه در ارتقای شرایط زندگی‌شان نقش پیدا کنند.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز پنجشنبه ۱۱ آبان

کجاست انسانیت؟

کمال الدین پیرمؤذن

دنیایی که امروز حقوق بشر و حقّ حاکمیّت مردم بر سرنوشتشان را می‌ستاید، چگونه است که در برابر کشتار بی‌شمارِ بی‌رحمانۀ فلسطینیان و کودکان آنان به‌دست سربازان غاصب اسرائیل و جنگنده‌های جانبی آنان و پایمال شدن مطلق حقّ حاکمیّت یک ملّت در موطن خود، دچار لکنت زبان و نارسایی اقدام شده است و چگونه است مفاهیم انسانیّت، صلح، آزادی و دموکراسی حقّ تعیین سرنوشت به‌عنوان حقوق اولیّه که، نه، حقّ زنده بودن و زندگی کردن فلسطینیان در غزه و کشور فلسطین و سرزمین‌های اشغالی نادیده گرفته می‌شود؟ چرا و چگونه جهان غرب خاصّه انگلیس، آلمان، فرانسه و بویژه آمریکای پرمدّعا، در برابر این ظلم‌ها و جنایات گستردۀ آشکار و نسل کشی نه تنها خویشتن دار بلکه جانبدار و به کمک ظالمان و جنایتکاران شتافته‌اند؟ انسانیّت ایجاب می‌کند همۀ ملّت‌ها و جهانیان خصوصاً مسلمانان و بویژه کشور‌های عربی و اسلامی، به هر طریق ممکنه به یاری مردم ستمدیده و در حال شهید شدن فلسطینی بشتابند و با متحوّل کردن اذهان بیمار حاکمان سلطه طلب جانی و غرب و آمریکا، اهتمام لازم معمول دارد.

نفرین بر شرق که آنان هم صرفاً بفکر منافع ملّی خودشان هستند و بس. کجاست وجدان پاک جهانیان؟ نمی‌توان اسمِ انسان به‌خود نهاد و شاهد این همه کشتار بشر و کودکان بود و سکوت کرد.

نصیب مرد جز خون جگر چیست/به نامردان چو افتد رشتۀ کار

دموکراسی آمریکا و اروپا، چیزی جز یک جانبه نگری و پرستش دلار نیست. بی‌تردید این خون‌های مظلوم، جان همۀ جانیان و جانبداران و حامیان آنان را خواهد گرفت. مسلمانان امروز عموم کشور‌های اسلامی، عملاً فاصلۀ زیادی از اسلام دارند لذا شایسته نیست هیچ یک از اعمال فردی و اجتماعی آنان به‌ویژه حاکمان کشور‌های عربی را مورد استفاده قرار داد. فلسطینیان مظلوم، بیش از جنایت وحشتناک رژیم صهیونیستی، از هموطنش و یا حاکمان کشور‌های عربی اسلامی آسیب دیده و می‌بیند…

هر یردَه صُلح اولسا / او یرده ضَرَر اولماز

سکوت آدم‌های خوب دنیا و کشور‌ها، تباهی‌ها را در جهان بطور عام و در خاورمیانه و فلسطین به‌طور خاص بیشتر و بیشتر می‌کند. ‌ای دو صد وای بر برخی از حاکمان دول عربی!

خانم اوریانا فلاچی جملۀ معروفی دارد که زندگی جنگ است و دیگر هیچ. البته برای فلسطینی‌ها، ظاهراً با زندگی هم همیشگی است! چرا خودمان را گول بزنیم، دارند همۀ فلسطینیان را قتل عام می‌کنند؟ فاجعۀ انسانی دردناکی در پیش چشم همۀ جهانیان، دارد اتّفاق می‌افتد.

بر مُرده دلان پند مده خویش می‌ازار/ زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست

کارنامۀ آمریکا و اسرائیل و مزدوران آنان در خاورمیانه، آکنده از ظلم و جنایات و کشتار کودکان و مظلومان است.

ملل آزادۀ محدود دنیا، اجازه توفیق و سلطۀ اسرائیل و آمریکا را در صحنۀ خونبار غزه و فلسطین به جهانیان ندهند و تهاجم یزیدیان زمان را برنتابند. دل بستن به حاکمان مزدور و یا دنیاطلب کشور‌ها، خیالی خام است.

دلیران جهان، همّت گمارند / به حلقوم اراذل، پا گذارند

سینه مالامال درد است، ‌ای دریغا مرهمی! بدون تردید، اگر ادارۀ امور جهان به صاحبانِ فرهنگ واگذار می‌شد، دنیای امروز ما، دنیای صلح و سلم و دوستی بود. اخلاق را بایستی در جهان و خاورمیانه احیا کرد.

روزنامه رسالت

حال و روز قصّابان غاصب

محمدكاظم انبارلویی

صهیونیست‌ها در «زمین» به بن‌بست رسیده‌اند. «زمان» کم آورده‌اند و در مدیریت «اذهان» شکست‌خورده‌اند.

صهیونیست‌ها در دیپلماسی با سر به زمین خوردند. خاصیت دیوار حائل را ازدست‌رفته می‌بینند. تانک‌های مرکاوا یک اسباب‌بازی بیش نیست. گنبد آهنین زیر بارش هزاران موشک مثل یک آبکش سوراخ‌سوراخ است.

امروز غزه جان جهان است. ملت‌ها به خیابان‌ها ریخته‌اند حتی در دیار کفر، صهیونیست‌ها هنوز به راز رمزگشای بیداری جهانی طوفان پی نبرده‌اند.

امروز غزه به‌صورت سیاهچاله‌ای درآمده است که مشروعیت اشغالگران را می‌بلعد. امروز صهیونیست‌ها ارض موعود را در جهنم موعود تجربه می‌کنند. امروز جهان شاهد یک خیزش مردمی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی است. جنبش جهانی ضد صهیونیسم شکل‌گرفته است. شکاف دولت – ملت در غرب در موردحمایت از فلسطین مثل روز روشن است.

جنایات جنگی و نسل‌کشی در غزه جواب نداده است.

رژیم صهیونیستی هرچه بیشتر دست‌وپا می‌زند بیشتر در سیاهچاله نفرت افکار عمومی جهان فرو می‌رود.

صدای شیون  زنان و گریه و ناله کودکان و قتل‌عام بی‌گناهان غزه در چهارگوشه جهان شنیده می‌شود. این صدا، بوق‌های ارتش رسانه‌ای آمریکا و سه کشور شرور اروپایی را از کار انداخته است.

امروز جنایتکاران جنگی رژیم صهیونیستی و سران آمریکا و انگلیس و آلمان و فرانسه در زمین ، لعنت و در آسمان نفرین می‌شوند. این نفرین و آن لعنت حیات ظالمان را هدف قرار داده است. امروز جامعه جهانی شاهد یک رفراندوم علیه مظالم رژیم غاصب صهیونیستی است.

ارتش رژیم صهیونیستی و نیروهای مخصوص ارتش آمریکا خوب می‌دانند حرفی برای گفتن در یک جنگ غیرمتقارن در زمین ندارند.

راهبرد زمین سوخته جواب نمی‌دهد. زمین سوخته را می‌شود ساخت اما زمان ازدست‌رفته را نمی‌توان برگرداند. بازی در زمان ازدست‌رفته همان‌قدر خطرناک است که در زمین ازدست‌رفته از روی غافلگیری دچار آن شدند.

حملات جنون‌آمیز صهیونیست‌ها به غزه نشان می‌دهد آن‌ها عقلانیت سیاسی، نظامی و راهبردی خود را ازدست‌داده‌اند. آن‌ها که به فکر عادی‌سازی روابط با اعراب و جهان بودند امروز به فکر عادی‌سازی آوارگی خود در سرزمین‌های اشغالی هستند. یک‌میلیون نفر از سرزمین‌های اشغالی فرار کرده‌اند. ۷۰۰ هزار نفر از شهرک‌نشین‌ها آواره شده‌اند!

امروز نتانیاهو دولتی متلاشی و ازهم‌گسیخته را زیر ضربه عملیات طوفان‌الاقصی اداره می‌کند.

او در باتلاقی فرورفته، هرچه دست‌وپا می‌زند بیشتر گرفتار می‌شود .«مقاومت» امروز یک واژه مقدس است که هر دولت و ملتی برای تطهیر خود از جنایات غاصبان قصاب در فلسطین اشغالی به آن تقرب می‌جویند. مکافات کودک کشی رژیم فرعونی صهیونیستی، انزوای روزافزون جهانی است.

صهیونیست‌ها در حملات زمینی ، خسته ، سرشکسته و زمین‌گیر شده‌اند.

چهره رژیم صهیونیستی در قاب رسانه‌های جهان امروز فراتر از زشتی و پلیدی و بی‌رحمی و رذالت و فروتر از سیاهی، تبهکاری ،نسل‌کشی و جنایات جنگی است.

هیچ تلاش رسانه‌ای، آن‌ها را نمی‌تواند از این تصویر دور کند.

کلیدواژه‌های آزادی ، دموکراسی و حقوق بشر در پشت ویترین مغازه لیبرال دموکراسی جهان خاک گرفته و بوی باروت می‌دهد. مردم جهان می‌گویند این سه قلم کالای فکری کیلویی چند؟!

مردم جهان امروز پنجه در پنجه شیطان انداخته‌اند . تمامی کفر در برابر تمامی ایمان صف‌آرایی کرده است. پیروزی درنهایت با اهل ایمان است.

«میدان واقعیت» و «واقعیت میدان» در منطقه هر دو به ضرر آمریکا و رژیم صهیونیستی است. استکبار جهانی در این سراشیبی دست‌وپا می‌زند.

آنچه از میان گردوخاک بمباران‌های وحشیانه و نتایج حماسی نبردهای موفقیت آمیزحماس با رژیم صهیونیستی پس از آتش‌بس و تحمیل واقعیت‌های میدان بر خواهد خاست . یک پیروزی شگفت‌انگیز و بزرگ برای ملت فلسطین خواهد بود که تاریخ ملت فلسطین را به دو قسمت قبل از ۱۵ مهر و بعدازآن تقسیم خواهد کرد.

روزنامه وطن امروز
 
پیام سخت مقاومت به صهیونیست‌ها در شمال غزه
مهدی بختیاری
 ارتش اسرائیل بالاخره اعلام کرد در جریان حملات ۲ روز قبلش به شمال نوار غزه، حداقل 11 نفر از نیروهایش که عمدتاً متعلق یه «تیپ گیواتی» بودند در کمین نیروهای مقاومت گرفتار آمده و هلاک شدند (منابع دیگر، تعداد کشته‌ها را تا 20 نفر هم اعلام کردند).
این رقم از کشته‌ها آن هم در یک روز و در یک بازه زمانی کوتاه برای صهیونیست‌ها که همچنان مقامات‌شان در تردید برای گسترش حمله زمینی به غزه به سر می‌برند، ضربه‌ای سنگین بود که حتما بر شک و تردیدشان برای شکل ادامه این نبرد خواهد افزود.
صهیونیست‌ها و مقامات آنها نظیر نتانیاهو و گالانت از نخستین روزهای آغاز نبرد توفان‌ الاقصی در پی دریافت ضربات بی‌سابقه و غیرقابل ترمیم امنیتی و نظامی که به کشته شدن بیش از 1500 نفر و اسارت حدود 250 نفر از صهیونیست‌ها به دست حماس انجامید، بارها بر حمله گسترده زمینی با هدف نابودی حماس و ایجاد یک رژیم امنیتی جدید در نوار غزه تاکید کردند اما با گذشت نزدیک به 4 هفته از آغاز این جنگ، هنوز جرات عملی کردن آنچه را بر زبان آوردند، ندارند.
نوار غزه یکی از خطرناک‌ترین مناطق در سرزمین فلسطین برای ارتش اسرائیل است که سال 2005 مجبور به عقب‌نشینی از آن شد و تلاش‌شان در سال 2014 نیز برای ورود به این منطقه نتیجه‌ای جز شکست به همراه چندین کشته نداشت.
گروه‌های مقاومت اسلامی بارها اعلام کردند نه‌تنها برای ادامه این جنگ برای چند ماه آمادگی لازم را دارند، بلکه برنامه‌شان برای مقابله با حملات زمینی نیز آماده است.
صهیونیست‌ها در چند روز گذشته بارها شانس خود را برای ورود به غزه از محورهای شمال و شرق این منطقه امتحان کردند اما به‌رغم بمباران‌های شدید و از بین بردن بخش‌های زیادی از این مناطق، نه تنها نتوانستند به صورت موثر وارد شوند بلکه کشته‌ها و خسارت‌های زیادی هم در این عملیات‌ها داده‌اند.
یگان گیواتی که در کمین ۲ روز قبل، ۱۱ نیروی خود را از دست داد، یکی از یگان‌های باسابقه و اصلی زمینی تحت امر فرماندهی منطقه جنوب است که وظیفه مقابله با تهدیدات در این منطقه بویژه از نوار غزه را برعهده دارد.
نیروهای این تیپ در جریان حملات این چند روز گرفتار رزمندگان نیروهای مقاومت شدند که به کارآمدترین تجهیزات ضد زره از جمله موشک‌های یاسین و کورنت مجهز شده‌اند.
حماس نیز در روزهای گذشته چند بار اقدام به انتشار کلیپ‌های رسمی و غیررسمی از تجهیزات خود کرد که نشان می‌داد تعداد زیادی از آنها را برای مقابله با تجهیزات زره‌پوش ارتش اسرائیل - که در حملات محدودشان از آنها استفاده می‌کنند - در اختیار دارند. این اتفاق یعنی کشته شدن نیروهای ویژه ارتش بار دیگر نشان داد اگر چه صهیونیست‌ها به دلیل ضعف گروه‌های فلسطینی در پدافند هوایی براحتی می‌توانند مناطق مختلف مسکونی غزه را بمباران کنند اما در نهایت برای تعیین تکلیف نهایی جنگ و تحقق اهدافی که اعلام کرده‌اند، نیازمند عملیات روی زمین توسط یگان‌های پیاده هستند و فرماندهان اسرائیلی بهتر از هر کس دیگری می‌دانند حضور روی زمین چه خطرات بزرگی برای‌شان خواهد داشت. صهیونیست‌ها هم‌اکنون طبق گفته مقامات‌شان 239 اسیر در دست حماس دارند که موجب فشار زیاد از طرف ساکنان سرزمین‌های اشغالی به دولت شده و بیم آن را دارند در جریان نبرد زمینی از یک طرف بر تعداد کشته‌ها و از طرف دیگر بر تعداد اسرای‌شان در دست حماس افزوده شود. بنا بر آنچه امروز در صحنه میدان می‌توان دید، به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها قید حمله گسترده زمینی را‌ زده‌اند؛ بویژه اینکه تلاش‌های چندباره‌شان برای ورود به بخشی از مناطق شمال و شرق غزه نیز ناکام مانده و چند کشته روی دست‌شان گذاشته است. برای همین هم بود که سخنگویان ارتش اسرائیل بر غیررسمی بودن این حملات و اینکه اینها حمله اصلی و گسترده‌ای که گفته‌اند، نیست تاکید داشتند، چرا که اعلام حمله و شکست آن نه تنها روحیه سربازان‌شان را پایین خواهد آورد بلکه بار دیگری بر دوش نتانیاهو در مقطع پس از جنگ خواهد گذاشت. حتی عملیات روانی اخیرشان مبنی بر آزادسازی یکی از اسرا از دستان حماس نیز نتوانست چندان به وضعیت آشفته آنها کمک کند. انتشار فیلم ۳ نفر از اسرای زن اسرائیلی که یکی از آنها با عصبانیت خطاب به نتانیاهو صحبت می‌کرد، موجب شد  دولت صهیونیستی اقدام به انتشار خبری ساختگی مبنی بر آزادی یکی از اسرا کند که بلافاصله نادرست بودن آن در فضای مجازی ثابت شد. با این تفاسیر، بمباران گسترده مناطق مسکونی نوار غزه را که آخرین موردش ویرانی یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق اردوگاه جبالیا بود باید در راستای پذیرش شکست از سوی صهیونیست‌ها ارزیابی کرد؛ وضعیتی که سعی دارند آن را با کشتار هر چه بیشتر زنان و کودکان فلسطینی جبران کنند.
منبع: بصیرت

ارسال نظرات